آغاز

 آسمان بار امانت نتوانست کشید                      قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

 نمی دانم چرا این طور شده ام .از دیشب است .دیگر زندگی برایم رنگ و بوی سابق را ندارد نه فقط زندگی بلکه همه چیز .

 شاید ویروسی به مانند ویروس بیماری ها باشد که بعید است باید این موضوع را پنهان نمایم وگرنه همه از دورم پراکنده میشوند.

 در حالی که اکنون هم کسی دور و برم نیست .

 نمی دانم.......

 فقط از کسی که به من زندگی را هدیه داده است کمک می خواهم زیرا کسی دیگر توان کمک کردن ندارد.

 پس فقط به تو توکل میکنم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد